بنت علی(ع)
گر چه آسان نبوَد گفتن از بنت علی
لیک خواهم بنگارم ز کمالش غزلی
هرکه همراه حقیقت بشود پیروز است
این بود وعده ی قرآن خداوند جلی
محو و زائل نشود خون شهید کربلا
ذبح اعظم شده و تا به ابد لم یزلی
بعد از آن که زینبش گشت خلیل نینوا
هر بلا نوشته شد به کربلا گفت: بلی
ماه و خورشید و سما هم نتوان گفت به او
زینب کرب و بلا چونکه ندارد بدلی
هر چه افسانه روایت شود ازصبر، بدان
در مقام صبر زینب نتوان زد مثلی
ای فلک تیره شود روزِ همه عمرِ تو، چون
با عزیزِ مرتضی بر سرِ جور و جدلی
در زمین کربلا هستی او به نیزه شد
در غمش خمی به ابروان نیاورد، ولی
تا که دیده شامیان هلهله ی ظَفر زدند
گفت: ای اهل ظُلَم! حسین ندارد اَجلی
سیز خیال ایلمیون قارداشیم عباس اؤولوب
چون منم کوفه و شام ایچره ابالفضلون الی
دهری ویران ایدرم باشوزه ای یزیدیان
بعد عباس منم حسینیمون میر و یلی
برملا ایلیرم دینده اولان فتنه لری
بو حسینون قانینون واللهی گیتمز اثری
شعر: اکبر پورآقا
.: Weblog Themes By Pichak :.